طبقهبندی انواع دانش
تاکنون تقسیمبندیهای مختلفی از دانش صورت گرفته است. ارسطو دانش را به سه دسته نظری، دانش ساخت و دانش کارکردی تقسیمبندی نموده است. دانش نظری به بررسی و فهم چرایی پدیدهها میپردازد. دانش ساخت نیز به نحوه ساخت اشیا و پدیدهها اشاره میکند و منظور از دانش کارکردی، یعنی دانش افراد به چگونگی کار کردن با اشیا است.
پولانی[1] (1966) دانش را به دو دسته دانش صریح و دانش ضمنی تقسیمبندی نموده است.دانش صریح درواقع یک نوع دانش منظم و دستهبندی شده است که میتوان آن را از طریق سیستمهای نمادی منتقل نمود حالآنکه دانش ضمنی بیشتر ریشه در تجارب شخصی افراد دارد و صاحب اینگونه دانش فرد خبره نامیده میشود و اغلب با فرایندهای غیررسمی به دیگران منتقل میشود. دانش ضمنی از مدلهای ذهنی، باورها و اعتقادات هر فرد تشکیل میشود و بیان آن در قالب کلمات دشوار است.
هرون[2] بر اساس یک دیدگاه معرفتشناختی دانش را به دانش تجربی، توصیفکننده، پیشنهاددهنده و کارکردی تقسیم میکند. دانش تجربی با مواجهه مستقیم با پدیدههای طبیعی به دست میآید. دانش توصیفکننده دانشی است که افراد دانش پیشین خود را از طریق سیستمهای نمادی مختلف توصیف میکنند؛ دانش پیشنهاددهنده نیز به معنی بیان پدیدهها به شکل اخباری و دانش کارکردی به معنای دانستن چگونگی انجام دادن کارها با استفاده از مهارتها و ویژگیهای خاص است (کاکابادزه، کاکابادزه و کوزمین[3]، 2003).
مک لوپ در طبقهبندی خود دانش را به دانش عملی و نظری تقسیمبندی میکند. رایل[4] نیز دانش را به دو نوع دانش در مورد وجود اشیا و دانش در مورد چگونگی عملکرد اشیا تقسیمبندی مینماید (به نقل از: افرازه، 1384).
در یک تقسیم بندی دیگر دانش به دو شکل مفهومی و عملی تقسیم بندی می شود. دانش عملی شامل اطلاعات ما درباره این است که چگونه اهداف، وظایف و کنشها به مورداجرا گذاشته میشود. به عبارتی این نوع دانش شامل اطلاعات ما از روش انجام کارهاست. موضوعات عملی به شکل تولیدات و کارهای عملی بازنمایی میشود (مرادی، فردانش، مهرمحمدی و موسی پور، 1390). مفهوم مهارت و مهارت آموزی کلمه است که با دانش عملی عجین شده است.
معنوی لغوی مهارت
در فرهنگ لغت و بستر معانی زیر برای واژهی مهارت ذکر شده است:
1. توانایی به کارگیری یک دانش به شکل مؤثر؛
2. دانش و روش انجام یک وظیفه ؛
3. توانایی یا هماهنگی در اجرای یک وظیفهی فکری یا کار عملی؛
4. شایستگی فنی در انجام چیزی ؛
5. توانایی توسعه و تکمیل یک کار و انجام استادانهی آن؛
6. یک رشته فعالیتهای هماهنگ و یک پارچه.
تعریف مفهوم مهارت
مهارت قابلیتی است که با اطمینان معین و صرف حداقل انرژی یا زمان کاری به نتیجه برسد و ««ماهر»» فردی است که مهارت یا اطمینان نسبی و با صرف حداقل انرژی اجرا نماید. اولین ویژگی و خصوصیت یک مهارت «دانش» است، یعنی برای انجام هر کاری باید دانش مربوط به آن را داشته باشیم و شناخت کلی از ماهیت آن چه را که میخواهیم بدانیم، کسب نماییم. دومین ویژگی «تجربه» است، یعنی علم را به کار بگیریم و بر اثر تکرار، خطاهای رفتارمان را کاهش دهیم. حال این سؤال مطرح میشود که در مورد کاری که هیچ تجربهای وجود ندارد، چگونه میتوان خطاهای خود را کاهش داد؟ در پاسخ باید گفت که فرد اندیشمند از تجارب دیگران استفاده مینماید.
یادگیری یک مهارت مستلزم شناخت آن و همچنین داشتن نگرش مثبت نسبت به انجام آن است، در غیر این صورت تضمینی برای انجام یافتن صحیح آن مهارت وجود ندارد.
تعریف مهارتهای زندگی
مهارتهای زندگی را آن نوع از تواناییها و مهارتهای عملی میدانند که موجب شکلگیری رفتارهای مثبت و سازگارانه در فرد میشود و برای رسیدن به موفقیت و شادکامی در زندگی روزمره ضرورت دارد. تعریف دیگری که برای مهارتهای زندگی ارایه شده عبارت است از : مجموعهای از تواناییها که زمینهی سازگاری و رفتار مثبت و مفید را فراهم میآورند، این تواناییها فرد را قادر میسازند که مسئولیتهای نقش اجتماعی خود را بپذیرد و بدون لطمه زدن به خود و دیگران با خواستها، انتظارات و مشکلات روزانه، به ویژه در روابط بین فردی به شکل مؤثری روبرو شود.
این مهارتها متأثر از نیازهای فردی در دورههای مختلف سنی، شرایط خاص فردی، موقعیتهای اجتماعی و شرایط رو به تغییر جامعه است .
این مهارت زندگی، بسیاری از فعالیت روزمره را در ابعاد فردی، بین فردی، خانوادگی، گروهی و اجتماعی شامل میشود. هر مهارت اصلی شامل چند خرده مهارت جزئی است.
سازمان بهداشت جهانی مهارت های دهگانه ای را معرفی کرده است که هر کس باید این توانایی ها را برای داشتن زندگی فردی و اجتماعی موفق کسب کند:
1- مهارت خودآگاهی
2- مهارت همدلی
3- مهارت روابط بین فردی
4- مهارت ارتباط موثر
5- مهارت مقابله با استرس
6- مهارت مدیریت هیجان
7- مهارت حل مسئله
8- مهارتت تصمیم گیری
9- مهارت تفکر خلاق
10- مهارت تفکر نقادانه
شکل 2. مهارت های دهگانه سازمان بهداشت جهانی
مهارت خودآگاهی
مهارت خودآگاهی توانایی شناخت نقاط ضعف و قوت هر فرد است. اگر هر فرد بتواند تصویری واقع بینانه از خود کسب کند و نیازها و تمایلاتش را به خوبی بشناسد، می تواند با حقوق فردی، اجتماعی و مسئولیت های فردی و اجتماعی اش آشنا شود.
مهارت همدلی
همدلی به این معنی است که فرد در هر شرایطی، چه خوب و چه بد، بتواند دیگران و مشکلاتشان را درک کند. به این ترتیب، دیگران را دوست دارد و دیگران نیز او را دوست دارند و به هم توجه می کنند که در نتیجه، روابط اجتماعی افراد با یکدیگر بهتر می شود.
مهارت روابط بین فردی
این مهارت، مشارکت و اعتماد واقع بینانه و همکاری با دیگران را مشخص می کند و موجب می شود تا روابط دوستانه ای را با دیگران ایجاد کند و دوستی های ناسالم را خاتمه دهد تا کسی از چنین روابطی آسیب نبیند.
مهارت های زندگی, مشکلات و دشواری های زندگی
مهارت ارتباط موثر
با کسب این مهارت، افراد می آموزند برای درک بهتر دیگران، به شیوه ای درست، به صحبت های آنها گوش دهند. همچنین فرد بتواند نیازها و احساسات خودش را با دیگران در میان بگذارد تا هم نیازهای دیگران و هم نیازهای خودش برآورده شود و در نتیجه ارتباطی رضایت بخش شکل گیرد.
مهارت مقابله با فشار عصبی
زندگی در دنیای مدرن با فشارهای روحی و روانی بسیاری همراه است. اگر این فشارها بیش از حد به طول بینجامد بر زندگی افراد تاثیر منفی می گذارد و زمینه ساز بروز مشکلات جدی می شود. با آموختن این مهارت افراد هیجان های مثبت و منفی را در خود و دیگران می شناسند و سعیمی کنند واکنشی نشان دهند که این عوامل مشکلی برای آنها ایجاد نکنند.
مهارت مدیریت هیجان
هر انسانی که در زندگی خود با هیجانات گوناگونی از جمله غم، خشم، ترس، خوشحالی، لذت و موارد دیگر مواجه است که همه این هیجانات بر زندگی او تاثیر می گذارد. شناخت و مهار این هیجانات، همان مدیریت هیجان است. برای کسب این مهارت فرد به طور کامل باید بتواند احساسات و هیجانات دیگران را نیز درک و به نوعی این هیجانات را مهار کند.
مهارت های زندگی, مشکلات و دشواری های زندگی
مهارت حل مسئله
زندگی سرشار از مسائل ساده و پچیده است. با کسب این مهارت بهتر می توانیم مشکلات و مسائلی را که هر روز در زندگی برایمان رخ می دهند، از سر راه زندگی مان برداریم.
مهارت تصمیم گیری
برای برداشتن هر قدمی در زندگی باید تصمیم گیری کنیم، مسیر زندگی انسان را تصمیم گیری کنیم، مسیر زندگی انسان را تصمیم گیری های او مشخص می کند. با آموختن این مهارت اهداف خود را واقع بینانه تعیین و از میان راه حل های موجود بهترین را انتخاب می کنیم و مسئولیت عواقب آن را نیز به عهده می گیریم.
مهارت تفکر خلاق
تفکریکی از مهمترین مهارت های زندگی است. مهارت تفکر خلاق، همان قدرت کشف، نوآوری و خلق ایده ای جدید است تا در موارد گوناگون بتوانیم راهی جدید و موثر بیابیم. با آموختن تفکر خلاق، هنگام مواجهه با مشکلات و دشواری ها احساسات منفی را به احساسات مثبت تبدیل می کنیم.
هنگامی که تفکر خلاق را می آموزیم دیگر مشکلات زندگی مزاحم ما نیستند، بلکه هر کدام فرصتی هستند تا راه حل های جدید بیابیم و مشکلات را به گونه ای حل کنیم که کسی تاکنون این کار را نکرده باشد.
مهارت تفکر نقادانه
مهارت تفکر نقادانه موجب می شود هر چیزی را به سادگی قبول یا رد نکنیم و پیش از آن، موضوع مورد نظر را به خوبی مورد بررسی قرار دهیم و پس از آن، در مورد رد یا پذیرش آن تصمیم گیری کنیم. با آموختن تفکر نقادانه فریب دیگران را نمی خوریم و به عاقبت امور به خوبی فکر می کنیم و دقیق و درست تصمیم می گیریم و ارتباطات درستی برقرار می کنیم (مجله موفقیت، 1397)
در راستای نیل به دانش و مهارت های مختلف یکی از عوامل مهم طراحی آموزشی می باشد که در ادامه به آن پرداخته می شود.
بدون دیدگاه